چمن ورزشگاه یادگار امام تبریز دوباره خبرساز شده؛ زمینی که قرار بود نقطۀ اتکای فوتبال آذربایجان باشد، امروز به یکی از اصلیترین دغدغههای فنی و مدیریتی فوتبال تبریز تبدیل شده است. بررسیهای فصلخبر نشان میدهد مسئله فراتر از یک «مشکل موقتی» است و به ضعف ساختاری در مدیریت زیرساختهای ورزشی برمیگردد.
در سالهایی که فوتبال حرفهای ایران با بحرانهای مدیریتی و فنی دستوپنجه نرم میکند، وضعیت چمن ورزشگاه یادگار امام نمادی روشن از همین چالشهاست. تصویری که از این زمین در روزهای اخیر منتشر شده، نشان میدهد نه تنها با استانداردهای لیگ برتر فاصله دارد، بلکه حتی برای یک مسابقه معمولی هم مناسب نیست.
مسئله فقط ظاهر زمین نیست؛ افت کیفیت چمن مستقیم روی ریتم بازی، سلامت بازیکنان و برنامه تاکتیکی تأثیر میگذارد. مربیان بهطور غیررسمی تأکید میکنند که «برنامه تمرین و مسابقه روی چنین زمینی قابل اجرا نیست» و بازیکنان نیز بهطور طبیعی از افزایش احتمال مصدومیت نگراناند.
از سوی دیگر، در تبریز زمستان زود آغاز میشود و دیر پایان مییابد. چمنی که قرار است میزبان یکی از پرتماشاگرترین تیمهای ایران باشد، نیاز به پیشبینی، سیستم گرمایش کارآمد، و مدیریت سالانه دارد؛ نه تعمیرات لحظهای و واکنشهای اضطراری. با این حال، آنچه در سالهای گذشته دیده شده، بیشتر مجموعهای از تصمیمهای کوتاهمدت بوده است.
بررسیهای فصلخبر نشان میدهد نگهداری چمن یادگار امام هیچگاه وارد «چرخه استاندارد» نشده؛ یعنی برنامهریزی بلندمدت، استفاده از تکنسینهای متخصص، و تعویض کامل لایههای زیرسطحی هنوز بهطور اصولی انجام نشده است. کارشناسان میگویند چمنی با این حجم استفاده و در چنین آبوهوایی، بدون سیستم گرمایش فعال و بدون اصلاح بستر زیرین، قادر به حفظ کیفیت نیست.

با این حال، پرسش اصلی هنوز بیپاسخ مانده است:
چرا ورزشگاهی که عنوان «ممتاز» را یدک میکشد، در مهمترین عنصر خود—چمن—سالهاست مشکل تکراری دارد؟
در حالی که باشگاه تراکتور میلیونها هوادار دارد و یکی از پایههای اصلی فوتبال کشور محسوب میشود، زیرساخت خانهاش در سطحی نیست که بتواند از مزیت خانگی بهره ببرد. نتیجه این میشود که تیمی با کیفیت فنی قابل قبول، در خانه خود نیز مجبور به سازگاری با شرایطی میشود که خودش نقشی در ایجاد آن ندارد.
در کنار ابعاد فنی، جنبه روانی موضوع نیز قابل توجه است. برای هوادار تراکتور، یادگار امام بیش از یک ورزشگاه است؛ بخشی از هویت و غرور شهری است. وقتی او میبیند زمین مسابقه تیمش در شرایط نامطلوب قرار دارد، حس میکند حمایت از تیم تنها در شعارها خلاصه شده و مدیریت ورزشگاه به اندازه عظمت این باشگاه به موضوع اهمیت نمیدهد.
ابعاد اقتصادی این ماجرا نیز کمتر مورد توجه قرار گرفته است. چمن بیکیفیت نهتنها بر نتیجه مسابقات تأثیر میگذارد، بلکه حضور تماشاگر، جذب اسپانسر و حتی پروژههای توسعهای باشگاه را تحت تأثیر قرار میدهد. در فوتبال حرفهای، زمین باکیفیت بخشی از سرمایهگذاری باشگاه به حساب میآید؛ سرمایهای که در فوتبال تبریز هنوز بهاندازه کافی جدی گرفته نشده است.

وضعیت چمن یادگار امام یک هشدار روشن است؛ هشداری درباره اینکه فوتبال تبریز به بازنگری جدی در مدیریت زیرساختی نیاز دارد. تا زمانی که این مسئله بهصورت ساختاری و نه مقطعی حل نشود، تراکتور همچنان بخشی از قدرت خود را قبل از ورود به زمین از دست خواهد داد. انتظار میرود مدیران استانی و ورزشی کشور، فراتر از وعدههای معمول، برنامهای عملی، زمانبندیشده و قابلپیگیری ارائه دهند؛ برنامهای که یادگار امام را به جایگاه واقعی خود در فوتبال ایران بازگرداند.
















